شکاف های محیطی موثر بر یادگیری
همه ما معلمان دانش آموزانی را داشته ایم که از نظر هوش و توانایی های ذهنی بسیار مستعد بوده اند. درس را خوب متوجه می شدند و مهارتهای لازم برای بکارگیری آموخته های خود را داشته اند . از طرفی هم بسیار علاقه مند به یادگیری بوده و با انگیزه بسیار به همراه کلاس پیش می آمدند ، اما وجود یکسری عواملی محیطی ، مانع موفقیت و پیشرفت و حتی ادامه تحصیل آنان می شود . عواملی مانند مشکلات مربوط به خانواده ، مسائل مربوط به محیط مدرسه و آموزشگاه ، عواملی مربوط به نظام آموزشی و همچنین جامعه ، طی این مسیر را برای آنان سخت می کردند و چه بسا باعث افت یا حتی توقف آنان شده اند . سالها قبل دانش آموزی بسیار پر تلاش و علاقمند داشتم . یک روز سر کلاس مثل همیشه در سر نیمکت در جای خود نشسته بود که یکباره سر خورد و به زمین افتاد. بعد از کمک و رسیدگی ، او را که سرگیجه شدید داشت به دفتر آموزشگاه منتقل کردیم . آنجا متوجه شدیم ، دو روز است که غذا نخورده است . خیلی اوقات فقر می تواند بر دانش آموزی علاقمند و پر تلاش ، با هوش بالا هم پیروز شود و متاسفانه چه بسیار افرادی را دیده ایم که بر اثر فقر از تحصیل باز مانده اند. در ذیل به برخی از آن عوامل محیطی مانع آموزش بهینه اشاره می کنیم :
عوامل محیطی تاثیر گذار بر شکاف آموزشی
1- عوامل محیطی که متاثر از خانواده می باشند ، مثل تغییرات منفی یکباره در خانواده مانند ورشکستگی اقتصادی و سیاسی سرپرست خانواده ، به وجود آمدن بیماری های جسمی و روانی یا فقدان یکی از اعضای خانواده ، عدم توجه و همراهی نکردن خانواده در امور تحصیلی فرد و حتی مخالفت آنها با ادامه تحصیل دانش آموز ، فقر فرهنگی یا تحصیلی والدین ، مشکلات اقتصادی خانواده که در پی آن ضعف در تغذیه دانش آموز یا عدم توانایی تامین نیازهای مالی مربوط به تحصیل دانش آموز را می توان نام برد.
2- دسته ی دیگر از عوامل محیطی بسیار تاثیرگذار در ایجاد شکاف در آموزش ، مربوط به محیط آموزشی و فضای فیزیکی کلاس و مدرسه می باشد . مانند جو عمومی حاکم بر مدرسه مثل سختگیری های بیش از حد و یا رهاشدگی و بی برنامه گی امور مدرسه . همچنین رفتارهای نامناسب و ضعیف عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر، معاونین ، معلمان و مشاوران در ایجاد ارتباط صحیح با دانش آموزان ، عدم توجه و کم کاری برخی معلمان به امور آموزشی دانش آموزان یا عدم توانایی آنان در تدریس یا مدیریت کلاس یا مهارت های معلمی ، شرایط نامناسب فضای فیزیکی کلاس و مدرسه مانند دمای نامناسب کلاسها در فصول مختلف یا نداشتن حداقل امکانات لازم محیطی و آموزشی در کلاس یا مدرسه
3- عوامل مربوط به نظام آموزشی مانند بودجه کم تخصیص یافته به مبحث آموزش ، متناسب نبودن برخی مطالب گنجانده شده در کتب درسی با نیازهای دانش آموزان و عدم تناسب حجم دروس با ساعات اختصاص یافته آنها ، شیوه های ارزشیابی نامناسب دانش آموزان و سوق دادن آنها به سمت یکسان سازی دانش آموزان بدون توجه به تفاوتهای فردی و علاقه مندی ها و توانایی آنان …
4- از عوامل موجود در جامعه ی محل زندگی و تحصیل افراد که در ایجاد شکاف آموزشی تاثیر گذارند ، میتوان به موارد زیر اشاره کرد . مثل فرصت های نابرابر آموزشی بین دختران و پسران در برخی مناطق ، نبود مدرسه و امکان تحصیل در برخی مناطق دور افتاده تر، نابرابری های آموزشی از نظر امکانات و بودجه تخصیص یافته در مناطق مختلف کشور ، دوستان ناباب که مانع درس خواندن آنان شده یا انگیزه آنان را از بین می برند ، شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه و …
توجه داشته باشید که برخی از عوامل محیطی که در شکاف انگیزشی یا دانشی بیان شد ، نیز می تواند در محدوده عوامل موثر بر شکاف محیطی نیز باشد برخی از این عوامل محیطی به طور مستقیم بر ایجاد کننده شکاف آموزشی تاثیر گذارند و به صورت مستقیم بر سر راه یادگیری دانش آموزان یا تحصیل آنان آن قرار می گیرد مثل دیدگاه های موجود در برخی مناطق درباره عدم نیاز به تحصیل دختران ، و برخی از شکاف های محیطی به طور غیر مستقیم با ایجاد شکاف انگیزشی مانع توفیق افراد در یادگیری و ادامه تحصیل آنان می شوند.
ساخت پل بر روی شکاف محیطی
در شکاف های محیطی ، فراگیر در کسب دانش و مهارت لازم در به کار گیری آن مشکلی ندارد ، همچنین انگیزه لازم برای طی مسیر را در خود به همراه دارد اما عواملی محیطی وجود دارند که همچون سنگ بر پای پرواز آنان در دنیای علم بسته می شود و پرواز آنان را سخت می کند . گاهی هم سخت آنان را بر زمین می کوبد که چه بسا مانع پریدن مجدد آنان می گردد.
حالا من به عنوان معلم چگونه می توانم به او کمک کنم طناب های بسته بر بال های او را بگشایم ؟
در ابتدا باید سعی کنیم محیطی حمایت کننده برای او بسازیم و با یاد دادن مهارت های مورد نیاز او را قدرتمند تر سازیم . اما قبل از آن ، به عنوان معلم و فردی که ساعات زیادی را در طول هفته با دانش آموزان می گذرانیم . باید سعی کنیم ابتدا بسیاری از مهارت های فردی و حرفه ای را در خود تقویت کنیم تا بتوانم بهترین خودمان در آموزش و پرورش دانش آموزان باشیم. سپس آن مهارت ها را به دانش آموزان مان آموخته و فرصت پرورش آنها را بدهیم . مهارتهای نرم ، مثل مهارت نه گفتن ، خوب شنیدن ، مسئولیت پذیری ، برنامه ریزی و … در کل مهارتهای توسعه فردی را در او تقویت کنیم، تا هم انسان قوی تری باشد و هم بتواند در شرایط سخت با انتخاب های درست تر تا حد امکان به راهش ادامه دهد.
همانطور که بسیاری مواقع در مدارس مشاهده می کنیم ، برخی مشکلات در خانواده که مانع یادگیری دانش آموزان می شود ، با دخالت کادر آموزشی مدرسه تا حدی آنها را مرتفع می گردد که بسیار مفید است. گاهی برخی دانش آموزان تنها حامیانی که دارند فقط معلمان شان هستند.
و کلام آخر : اگر در جایگاهی هستیم که می توانیم روی برنامه های کلان آموزش و پرورش تاثیرگذار باشیم ، با جان و دل پیگیر امور بزرگتر آموزشی در حیطه مطالب آموزشی یا محتوای دروس باشیم .
دیدگاهتان را بنویسید